عشق وازدواج 9

میلاد پبامبر رحمت صلی الله علیه وآله  و اما جعفر صادق علیه السلام مبارک باد

در مطالعاتم به چند نکته برخورد کردم

الف-برخی معتقدند گرچه انسان جزء دسته حیوانات و پستانداران به شمار می آید ولی در مرحله خواستگاری وجفت گیری همانند پرندگان عمل می کند

یعنی حیوانات نر پستاندار مثل شیر و...در هنگام مرحله قبل از جفت گیری معمولا به جنگ ونزاع وزود وخورد می پردازند ولی پرندگان نر معمولا با آماده کردن لانه خوب وزیبا ودر آوردن شکل های زیبا به بدن وبال خود موجب جلب نظر ماده میکنند

یعنی پرندگان مثل انسان ها عمل می کنند

ب-عشق زمینی یک پدیده تک عنصر و ساده وبسیط نیست.بلکه همانگونه که قبل ترها اشاره کردم  عشق نشانی ها دارد ونکته دیگر عشق معجونی از روابط جسمی روحی  عاطفی وفکری است بنابراین انحصار کردن آن در مسائل فیزیولوژی ویا عبادی ومکتبی و خطاست 

ج-دو غزل خواندم یکی از دوست عزیز ودانشمندم آقای دکتر طباطبایی عزیز ودیگری استاد منزوی که هر دو را برایتان نقل می کنم تا ارادتم به دکتر طباطبایی را بیش از پیش بدانید

گاهی همین که دل به کسی بسته‌ای، بس است
بغضت ترک‌ترک شد و نشکسته‌ای، بس است

گاهی فقط همین که به امّیدِ دیگری
از خود غریبه‌تر شدی و خسته‌ای، بس است

اهل زمین همیشه زمینگیر می‌شوند
یک بال اگر از این قفست رَسته‌ای، بس است

در مرزِ عشق و وصل، تو ابن‌السّلام باش
با این‌همه تضاد، چو پیوسته‌ای، بس است!

این دور، دورِ حدّاقل‌های عاشقی است
در حدّ یک نگاه که وابسته‌ای، بس است

******************************َ

لیلا دوباره قسمت ابن السلام شد

عشق بزرگم آه چه آسان حرام شد

می شد بدانم كه اينكه خط سر نوشت من

از دفتـــــر كــــدام شب بستــــه وام شد ؟

اول دلــم فراق تو را سرسری گرفت

و آن زخم كوچک دلم آخر جذام شد

شعر من از قبيله خونست خون من ،

فـــــواره از دلــــم زد و آمد كلام شد

ما خون تازه در تن عشقيم و عشق را

شعر من و شكوه تو ، رمز الدوام شد

بعد از تو باز عاشقـی و باز ... آه نه !

اين داستان به نام تو اينجا تمام شد

خدایا دوستت دارم

روز جمعه داشتم مفاتیح الجنان می خوندم این دعای قدیمی را یکبار دیگه با دقت خوندم دیدم عجب دعای خوبییه

اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِيقَ الطَّاعَةِ

وَ بُعْدَ الْمَعْصِيَةِ

وَ صِدْقَ النِّيَّةِ

وَ عِرْفَانَ الْحُرْمَةِ

وَ أَكْرِمْنَا بِالهُدَى وَ الاسْتِقَامَةِ

وَ سَدِّدْ أَلْسِنَتَنَا بِالصَّوَابِ وَ الْحِكْمَةِ

وَ امْلَأْ قُلُوبَنَا بِالْعِلْمِ وَ الْمَعْرِفَةِ

وَ طَهِّرْ بُطُونَنَا مِنَ الْحَرَامِ وَ الشُّبْهَةِ

وَ اكْفُفْ أَيْدِيَنَا عَنِ الظُّلْمِ وَ السِّرْقَةِ

وَ اغْضُضْ أَبْصَارَنَا عَنِ الْفُجُورِ وَ الْخِيَانَةِ

وَ اسْدُدْ أَسْمَاعَنَا عَنِ اللَّغْوِ وَ الْغِيبَةِ

وَ تَفَضَّلْ عَلَى عُلَمَائِنَا بِالزُّهْدِ وَ النَّصِيحَةِ

وَ عَلَى الْمُتَعَلِّمِينَ بِالْجُهْدِ وَ الرَّغْبَةِ

وَ عَلَى الْمُسْتَمِعِينَ بِالاتِّبَاعِ وَ الْمَوْعِظَةِ

وَ عَلَى مَرْضَى الْمُسْلِمِينَ بِالشِّفَاءِ وَ الرَّاحَةِ

وَ عَلَى مَوْتَاهُمْ بِالرَّأْفَةِ وَ الرَّحْمَةِ،

خدايا،توفيق فرمانبرى

،و دورى از نافرمانى،

و درستى نهاد و شناخت واجبات را روزى ما بدار

و ما را به هدايت و پايدارى گرامى دار،

و زبانمان را به راستگويى و حكمت استوار ساز،

و دلهايمان را از دانش و بينش پر كن،

و شكمهايمان را از حرام و شبهه پاك فرما،

و دستانمان را از ستم و دردى بازدار

و ديدگانما را از ناپاكى و خيانت فرو بند،

و گوشهايمان را از شنيدن بيهوده و غيبت ببند،و

و بر دانشمندانمان زهد و خيرخواهى

و بر دانش ‏آموزان تلاش و شوق،

و بر شنوندگان پيروى و پندآموزى،

و بر بيماران شفا و آرامش،

و بر مردگان‏ مهر و رحمت،

***********************************************

سلام خدای

مهربون من

ای خدا

بی بهونه دوستت دارم

خدایا

از اون دوست داشتی هایی نیست که بگم خدا شکرت که برکتت را زیاد کردی

نه خدا

دوستت دارم

برای اینکه در   شب ترین های زمستان زندگی تنهایم نگذاشتی

خدایا دوستت دارم

واسه اینکه اینقد تو سایت ها و وبلاگ ها میخان تو نباشی وتو تو ی قلب هر کسی هستی

خدایا

همه کسانی که توی دنیا نیستند رحمتت را به اونا برسون

بابام،ننه ام،برادرم حسن،دوستای شهیدم نادر،محمد،ابراهیم...فامیل خاله ام...دوستام آقای مسعودی..خدا رحمت کند آتوسا را

خدایا کمکم کن که انسان بمانم .همین

یک تجربه

شروع و سیر یک جمله  عمودی من که بی سرانجام شد

*********************

همیشه به جز خدا

با ابتدا به خ مشکل داشتم

با خودم

باخاطره هات

با خاموشی

با خداحافظی

در عوض عاشق چ هستم

چشم هایت

چاله گونه هایت

چراهایت

چشمه اشک هایت


**********************

گفته اند

حرف

یا ربط است یا اضافه یا نشانه

اما

تمام حرف های من فقط نشانه است

یا ندای تو

یا مفعول تو

یا صفت تو

مثل

 ای عشق من

عشق مان را

پایان عاشقانه ده

**********************


سال هاست فراموشت می کنم

 هر هفته

هر روز

هر لحظه

دارم فراموشت می کنم

*****************


وقتی تو

چنگ بر زلف مشکین می بری

دیگرهیچ سمفونی

شنیدن ندارد

**********************

این جمله را هم در وبلاگ نفحات نفس نوشتم

حتی اداره هواشناسی هم میداند.وقتی تو نیستی.هوای دلم ابری و آسمان چشمانم بارانی است





شهادت امام رضا علیه السلام تسلیت باد

ایام تسلیت باد

مطلب زیر را از سایت حوزه برایتان نقل می کنم

برتری عترت در قرآن

مأمون عباسی در مهم ترین جلسه علمی که با حضور اندیشمندان و برجستگان ادیان و ملل و مذاهب مختلف در دربار حکومتی خویش ترتیب داده بود، از امام رضا علیه السلام پرسید: آیا خداوند متعال عترت را بر سایر مردم برتری داده است؟ امام با اشاره به آیاتی از قرآن، چنین فرمود: خداوند عزوجل فضیلت و برتری عترت رسول اللّه صلی الله علیه و آله را بر سایر مردم در کتاب محکم خویش، به طور واضح بیان کرده است. مأمون پرسید: این فضائل در کجای قرآن است؟ امام رضا صلی الله علیه و آله ضمن تلاوت آیات متعددی از قرآن و بیان دلالت صریح و روشن آن آیات بر برتری اهل بیت علیهم السلام و توضیحات لازم در آن موارد، این آیه را قرائت کرد: «اِنَّ اللّه ومَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبیِّ یا اَیُّها الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلیما»؛(5) «خداوند و فرشتگان او بر پیامبر صلی الله علیه و آله صلوات می فرستند و شما هم ای اهل ایمان! بر او صلوات بفرستید و تسلیم فرمان او شوید». آنگاه امام علیه السلام در توضیح سخن خود فرمود: مسلمانان بعد از شنیدن این آیه، به پیامبر صلی الله علیه و آله گفتند: یا رسول اللّه ! ما معنی تسلیم را فهمیدیم که باید تسلیم فرمان شما باشیم، امّا چه گونه صلوات بگوئیم؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: می گوئید: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مَحَمَّدٍ کَما صَلَّیْتَ عَلی اِبْراهیمَ وَآلِ اِبْراهیم اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ؛ بر این اساس، خداوند متعال آل محمد صلی الله علیه و آله را در کنار پیامبر قرار داده است.

حضرت بعد از بیان این سخن، از حاضرین جلسه سؤال کرد که آیا در این سخن خلافی هست؟ گفتند: نه. در این هنگام مأمون گفت: این سخن اجماعی است و هیچ اختلافی در میان امت اسلام در این زمینه وجود ندارد. امّا از شما تقاضا می کنم در مورد برتری آل محمد صلی الله علیه و آله سخنی صریح تر و شفاف تر از این، از کلام خداوند بفرمائید! پیشوای هشتم علیه السلام فرمود: به نظر شما در این آیه شریفه: «یسآ وَالْقُرانِ الْحَکیمِ اِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلین عَلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ»(6)؛ «یس! قسم به قرآن حکیم که تو قطعا از رسولان خداوند هستی و بر راهی مستقیم قرار داری» مقصود از یسآ چیست؟ علمای مجلس گفتند: معنی یس، محمد صلی الله علیه و آله است و کسی در آن شک ندارد. امام رضا علیه السلام فرمود: در این آیه شریفه، خداوند متعال بر محمد و آل محمد فضیلتی عنایت کرده است که کسی نمی تواند حقیقت آن را ادراک کند، مگر از راه تعقّل و تفکر. چرا که خداوند در کتاب مقدس خویش، به غیر از انبیاء علیهم السلام بر هیچ کس سلام نفرستاده و فرمود: «سَلامٌ عَلی نُوحٍ فِی الْعالَمین!»(7)؛ «سلام بر نوح در میان جهانیان». و فرمود: «سَلامٌ عَلی اِبْراهیم»؛(8) «سلام بر ابراهیم باد». و فرمود: «سَلامٌ عَلی مُوسی وَهاروُن»؛(9) «سلام بر موسی و هارون» و در هیچ جای قرآن نفرموده است: «سلام علی آل نوح و سلام علی آل ابراهیم و سلام علی آل موسی و هارون»؛ فقط فرمود: «سَلامٌ عَلی آلِ یاسین»(10)؛ «یعنی آل محمد صلی الله علیه و آله ». مأمون با شنیدن این تفسیر دلنشین و ارتباط آیات با بیان عالی حضرت رضا علیه السلام ، رو به حاضرین جلسه کرده و گفت: اکنون فهمیدم که شرح این آیات و بیان آنها در نزد معدن نبوت و اهل بیت عصمت علیهم السلام می باشد.

حضرت در آن جلسه و در ادامه سخنان خویش به آیه ای دیگر استناد کرده و برتری عترت پیامبر صلی الله علیه و آله را بر دیگران اثبات کرد. امام آیه «فَسْأَلُوا اَهْلَ الذِّکْرِ اِنْ کُنْتُم لاتَعْلَمُونَ»؛(11) «اگر نمی دانید از اهل ذکر [آگاهان[ بپرسید.» را قرائت کرده و فرمود: ما اهل ذکر هستیم، اگر نمی دانید از ما خانواده (اهل بیت علیهم السلام ) بپرسید. برخی از اندیشمندان گفتند: به نظر ما مقصود خداوند از اهل ذکر علمای یهود و نصاری هستند که به برخی از مسائل آگاهی دارند. امام هشتم فرمود: سبحان اللّه ! اگر ما پرسیدیم و آنها هم به دین خود دعوت کردند و گفتند: دین ما بهتر از دین اسلام است، آیا چنین کاری بر ما جایز است؟!

مأمون گفت: ای اباالحسن! آیا ممکن است این سخن را بیشتر شرح دهید تا خلاف ادّعای اینها ثابت شود. حضرت فرمود: بلی، «ذکر» رسول اللّه است و ما نیز اهل [و خانواده [آن حضرت هستیم. این معنا در کتاب خداوند بیان شده است، آنجا که می فرماید: «فَاتَّقُوا اللّه َ یااوُلیِ الالْبابِ الَّذینَ آمَنُوا قَدْ اَنْزَلَ اللّه ُ اِلَیْکُمْ ذِکْرا رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللّه ِ مُبَیِّناتٍ»؛(12) «تقوای الهی پیشه کنید ای خرد مندانی که ایمان آورده اید! زیرا خداوند ذکر را بر شما فرستاد؛ رسولی که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت می کند». پس ذکر، رسول اللّه است و ما هم اهل ذکر هستیم

عشق و ازدواج8

رها کبیری

نه بابا استاد سوالات ما همچنان ادامه داره فکر نکنید راحت شدید ....!!!!!!!!!!!بهتون کمی استراحت دادم ....[لبخند]

چرا عشق ها بیشتر مواقع یک طرفه میشود ....؟؟؟؟ و هر چه یک طرف بیشتر سعی میکند طرف دیگر انچنان غرق کار میشود که نه تنها جوابی به این عشق سرشار  نمیدهد بلکه با سردی و بی مهری  باعث رنجش طرف مقابل میشود ؟؟؟؟؟؟؟ و بهانه هم کار است و اینکه زندگی با عشق نمیگذرد بلکه باید کار کرد ....!!!!

ممنون ...خودتون خواستید نگید من چرا دوباره شروع کردم استاد ..!!!

--------------------------------------------------------

احمدی نژاد

سلام بر شما
گفتم شاید از خود سانسوری ما خسته شدید

********************

تا عشق چه باشد
بی گمان
دلکش پروانه نیست شمع نیافروخته
پستی وبلندی وفراز ونشیب در همه عشق ها هست از عشق های داغ نوجوانی و دانشجویی گرفته تا عشق های پایدار سی وچهل سال بعد از ازدواج
نوع وشکل آنها متفاوت است

حقیقتش به خیلی عوامل بستگی دارد مولفه های روحی وجسمی وقیزیولوژی همگی تاثیر دارند

کمی هم آموزش لازم است

ببینید ..بستگی دارد طرف مقابل انسان چگونه است و در وهله اول فکر و ذهن وروح او مهم است

اگرروح و فکر درفضا و مکانی دیگر سیر می کند عشق اگرچه قوی است اما در برخی رخدادها نمی تواند پیروز همیشگی باشد ولی اگر دقت کنیم عشق هیچوقت شکست نمی خورد حتی در همان هنگام عقب نشینی عشق باز عشق است که بخاطر عشق عقب نشینی می کند

متاسفانه در جامعه امروزی ایران برای عشق مبارزه نمی شود ویا از عشق توقعات بی مورد وبی جهت دارند و تازه خیلی ها عاشق نیستند ولی می خواهند که معشوق برایشان جان خود را فدا کند این عدم شناخت وتوقعات بی جهت همیشه مشکل ساز است

عشق مشکک است ودارای درجات است

این یک طرف قضیه وطرف های دیگر این مسئله عرف وجامعه واست وطرف اصلی در جامعه ایرانی ما مکتب ودین وباورهای دینی است که بسیار ظریف وحساس است ومتاسفانه بخاطر اینکه کمتر به آن پرداخته شده است هم مورد توجه است وهم مورد توجه نیست .یعنی مطالعات پنهان ..و....بماند

بهرحال ابعاد فیزیولوژی یک بحث است که خودش بیستر تحت تاثیر بعد روحی وروانی قرار می کیرد

بعد روحی خودش یک بحث است

بعد دینی و باورهای دینی هم جای بحث دارد