جمله های عمودی72

اینجا هیچ کس سیب نمی خورد

قرار نیست هبوطی رخ دهد

نه من شیخ صنعانم

نه تو دختر ترسا

داستان من و تو

فقط

داستان من و توست


*************

هوس است 

عشق نیست

چه کنم

این دروغ را

 دلم  قبول ندارد

بیچاره دل راست بینم

*************

 دعاهای من و تو

هیچ کدام

مستجاب نشد

نه من عاقل شدم

نه تو بی اشک شدی

نکند زبانم لال.....

***********


 پرسیدند:برای چه شعر می گویی

گفتم:برای فرار از کفاره دروغ در طواف عشق

-----------------

بعد نوشت

این شعر را با صدای سراج دوست میدارم


نگارم در زد ... نگارم در زد

خداوندا یاری كن دلم میلرزد

من این یك دم را به عمری جویم

كه خواهم با او غم دل گویم

بیا ای ساقی به من ده جامی

كه جانم در رقص آرد شراب باقی

چه ها میبینم؟ خیال است آیا؟

چه می نوشم این جام وصال است آیا؟

عیان یار و یار ... چه حال است آیا؟

به دریا گفتم شبی راز دل

خروشید از غم سر زد به سنگ ساحل

نگارا یك دم از این موج غم نبودم غافل
 




شلوغی که دوستش دارم


این هفته سرم شلوغ بود.از آن شلوغی هایی که آدم لذت می برد

برای شرکت در جلسات پژوهشی باید طرح هایی را مطالعه می کردم طرح هایی با موضوعات مختلف  که قبلا کمتر در آن حوزه ها مطالعه داشتم و این تازگی برایم بسیار جالب بود.

بعد از مطالعه با خودم فکر می کردم واقعا هر رشته از علوم برای خودش دنیایی جذاب دارد

 طرح اول راجع به نسخ خطی و سنگی واسناد دست نوشته بود

تعریف نسخ خطی

تاریخچه آن در جهان وایران

نسخ خطی وعلوم اسلامی

احیاء نسخ خطی از منظر تحقیقات

پایگا های نسخ خطی

و.....

طرح دوم درباره درختواره و اصطلاح نامه علوم بود

فرق نمایش درختی ودرختواره

فرق اصطلاح نامه ودرختواره

هستان شناسی  و کاربرد آن در اطلاعات انباشته

و.....

بحث نسخ خطی پایان پذیرفت ولی بحث دوم ان شاالله در هفته آینده مطرح خواهد شد

عذر نوشت:اینها را گفتم هم کمی پز بدهم که مثلا اهل مطالعه ودقت هستم وهم بگویم بحث عشق و گدایی عشق را ادامه خواهم داد اگر تلاش و عرق ریختن برای تهیه نون زن و بچه مهلت دهد

---------------------

خامی ها

کار من وتو وعشق از این حرف ها گذشته است.اگر بهترین فهرست نویس های نسخ خطی جهان را هم بیاورند نمی داند در نسخه خطی عشق ما عشق مقدم است یا نگاه نجیب تو ویا دل مومن من

کار احیاء نسخ های قدیمی عشق شاق است شاق فقط صاحب دلان دانند وبس

وافسوس وصد افسوس که حق ندارند مهر سکوت را بشکنند افسوس

***********

عشق را اگر نمایش درختی دهی ویا برایش درختواره درست کنی و یا حتی اصطلاحنامه نوین شامل راس وعام وخاص برایش بنویسی برای من هیچ فایده ندارد که ندارد من فقط میدانم تو زیبایی

دیگر با هیچ علمی کار ندارم



میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها مبارک

تا ابد باغچه ی عطر بهار است اینجا
دست گلهاست که بر دامن یار است اینجا

هر طرف رایحه باغ تجلی دارد
به گمانم سحر آینه زار است اینجا

بالهایی که ملائک به طواف آوردند
وقف برداشتن گرد و غبار است اینجا

هر طرف آهوی دلهاست به دام افتاده
نکند منطقه ی باز شکار است اینجا

بس که روشن شده از گنبد تو صبح حرم
نور خورشید کم از شمع مزار است اینجا

تحفه هایی که زمینی است کجا لایق اوست
صلوات است که شایان نثار است اینجا

این سخن بر غزل پیش ضمیمه بادا
هرچه داریم نثار تو کریمه بادا

در تماشای جلال تو ادب باید داشت
ناله ای بدرقه راه طلب باید داشت
 
در خور منزلت و شأن تو ذیقعده نیست
جشن میلاد تو در ماه رجب باید داشت

کوثر اسم تو شیرینی ایمان دارد
وقت نامت به دهان طعم رطب باید داشت

عاقل از درک حضور تو به عجز افتاده
به تمنای تو دیوانه لقب باید داشت

همچو پروانه اگر سوخت پر ما سهل است
سخت عمری که پی شمع تو تب باید داشت

آفرین بر تو که سر بودی و مکتوم شدی
خواهر و دختر و هم عمه معصوم شدی

لایق صحبت صبح تو به جز شبنم نیست
جز ستاره شب احساس تو را محرم نیست

در کویر آمدی از زمزمه گل رویاندی
یعنی احساس زلال تو کم از شبنم نیست

آنکه ایوان نجف گفته صفایی دارد
داند ایوان تو از مرقد مولا کم نیست

پای شیطان به شکوه حرمت باز نشد
آنکه بیرون ز بهشت تو رود آدم نیست

عشق بی حد تو را کافری اش می خوانند
کفر هم باشد اگر آخر این عالم نیست

آسمان می چکد از خواهش عرفانی ما
حالت دَرهم ما مستحق دِرهم نیست

از نسیم سحر آرامگهت پرسیدم
که لبش جز به تب بوسه بر آن پرچم نیست

حرمت جلوه توحید دمادم دارد
قبله گاه است ولی مسجد اعظم دارد
(حجت الاسلام و المسلمین جواد محمد زمانی)

جمله های عمودی71


دلم برای باز های کودکانه تنگ می شود

برای خواهرم واهل خانه تنگ می شود

چه بوی خوبی داشت نان  تنور خانگی

دلم برای نگاه  مادرانه تنگ می شود

هوای شرجی وشنا در شط آب

دلم برای هیاهوی بچه گانه  تنگ می شود

پا برهنه بازی  روی آسفالت داغ

دلم برای فوتبال  جانانه تنگ می شود

 چه عظمتی داشتی پدر برای من

دلم برای نواز ش  پدرانه  تنگ می شود

زمانه چه بیرحم است با خاطره ها

 دلم برای خودم و کاشانه تنگ می شود

--------------

قبلا هم گفته بودم وزن و قافیه نمیدانم

خامی ها

1

تو

بزرگ ترین کشور گشای دنیا هستی در نگاه من

کوروش چنگیز ناپلئون هیتلر هیچ کشوری را

اینگونه که تو مرا فتح کردی فتح  نکرده اند

لشکر تارهای موهای پریشانت

خدنگ مژگانت

 کمان ابرویت

به همراه جادوی چشمانت

هر روز وشب قلب شکست خورده مرا به هم آوردی نابرابر می خوانند

و من

هر روز  این  شکست دوست داشتنی را  تجربه می کنم

تمام شکست خوردگان امپراطوران قدیم حداقل یک جایی در کنج قلب شان از آن خودشان بود

که در آن نفرت و آرزوی انتقام را درآن نهان می کردند

تا دست هیچ داروغه   وجاسوسی به آن نرسد

اما من

 در کنج قلب شکست خورده ام فقط مهر تو را جای داده ام و بس

---------------

2

هیچ چشم پزشکی

به اندازه من در چشم پزشکی و نگاه تخصص ندارد از بس که تمام راه ها وچاله های زیبای چشمت را به دقت دیده

و آن به آن آنها راخیال می کنم

-----------------------

3

هیچ کس ازمن نپرسید

چگونه

هیچ کس نپرسید

تو کیستی

امید وارم

کسی از تو بپرسد

چگونه

یا من که بودم

--------------------

4

ببخشید استاد اجازه

خواستم بگم

اتفاقا خیال خیس می شود

به خیال من بیا

اگر خیس نشدی حق با شماست

------------------------------

5

گاهی نمی شود

گاهی هرچه می گویی و فریاد می زنی کسی نمی شنود

گاهی عاشقانه ترین نجوای تو را همه می شنوند

گاهی  می گویی که عاشق شده ای وهمه می گریند

گاهی می گویی که عاشق نیستی وهمه شاد می شوند

گاهی دوست داری تنها باشی همه با تو هستند

گاهی دنبال یک گوش برای درد دل هستی  و همه گرفتارند

گاهی...........