سلام

سلام

مثل سال های پیش توفیق داشتم به همراه عیال گرامی وآقا علی اصغر در هنگام سال تحویل در حرم حضرت معصومه -سلام الله علیها- باشم.برای همه دعا کردم .

بعد از تحویل سال مثل هر سال به طرف بقیع رفتم بر سر مزار پدر ومادرم وبعد خواندن فاتحه به خانه بر گشتیم

غروب بود که به طرف کرج حرکت کردیم و دیدار نوه شیرین و خوشگل مان آقا پارسا نصیب مان شد .آقا پارسا تا روز 12 فروردین همراه ما بود و بسیار برای ما این همراهی شیرین بود

در روز بعد گفتم که من قزوین را ندیده ام به همراه داماد بزرگتر وبچه ها به طرف قزوین حرکت کردیم . بعد از صرف نهار در رستوران اقبالی -که گران هم بود-البته برای ما خیلی فرق نداشت زیرا مهمان بودیم- از شانس خوب ما یک تور مجانی برای بازدید از اثار تاریخی گذاشته بودند که نصیب ما هم شد وکلی خوش گذشت

روز بعد از کرج از طریق اتوبان ساوه به طرف گلپایگان حرکت کردیم در اتوبان ساوه با دیدن تابلوهای زاویه و...یاد دکتر سید مهدی طباطبایی عزیز افتادم..از همین جا از بزرگواری ایشان و همچنین خانم رها کبیری که تلفنی برای تبریک سال نو تماس گرفتند تشکر می کنم

دو سه روزی در گلپایگان ماندیم و به همراه داماد تازه تر به خمین ومنزل حضرت امام رفتیم و در امامزاده ریحان نماز خواندیم.در گلپایگان موفق شدیم در سوگواری ایام فاطمیه هم شرکت کنیم

بعد از بازگشت از گلپایگان به قم تصمیم گرفتیم به دیدن غار نخجیر در دلیجان ونراق  برویم غار جالبی بود بعد از دیدن غار نماز را در امامزاده سلیمان در نراق خواندیم واز آنجا به مشهد اردهال برای زیارت رفتیم

در روزهای 11 و12 فروردین همراه دختران و دامادها به نطنز رفتیم .داماد تازه وخانواده محترمشان زحمت کشیدند وپذیرای ما بودند از مسجد جامع وحسینه دیدن کردیم و برای زیارت به امامزاده اقا علی عباس رفتیم


در این مدت رمان -پایی که جا ماند- را خواندم ولی بیشترین و لذت بخش ترین لحظه ها را  همراه نوه یک ساله ونیم یعنی آقا پارسا داشتم

فرصتی بود که درباره خیلی چیزها فکر کنم و  به خیلی چیزها هم فکر نکنم


وفات حضرت  معصومه سلام الله علیها تسلیت باد

در این ایام در مورد حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها خواندم

امام صادق (ع):

من زارها عارفاً بحقّها فله الجنة

 

امام صادق (ع) كسى كه آل حضرت را زيارت كند در حالى كه آگاه و متوجه شأن و منزلت او باشد به بهشت مى رود.

چون در مورد امام رضا عیه السلام هم عارفا بحقه دیده بودم دربار عارفا بحقه کمی مطلب خواندم.مطلب زیر هم از شهید مطهری  جالب بود برای شما هم ذکر می کنم

----------------

مجموعه ‏آثاراستادشهيدمطهرى    ج‏27    490     داستان عابد و ملك ..... ص : 490


داستان عابد و مَلَك‏

اين حديث در اصول كافى‏ است كه بعضى از ملائكه عابدى را در دامنه كوهسارى مى ‏ديدند كه آنى از عبادت فارغ نيست.

بعد آن ملائكه يا آن ملك‏ بر غيب اين شخص يعنى بر آنچه كه ما مى ‏گوييم نامه عمل، بر باطنش، بر حقيقت كارش، بر جزا و پاداش او اطلاع پيدا كرد؛ ديد او جزا و پاداش بسيار اندكى دارد، و تعجب كرد؛ آدمى كه جز عبادت كارى ندارد چرا اينقدر پاداشش كم است؟!

از خداى متعال سؤال كرد: خدايا اين عابد چرا اينقدر پاداشش كم است؟

به او وحى رسيد كه برو او را امتحان كن، به اينكه به صورت يك انسان مجسم شو، مدتى پيش او باش تا از نزديك او را بشناسى، آنوقت ما جوابت را مى ‏دهيم.

او به صورت يك انسان درآمد و رفت در نزديكى او؛ او هم شروع كرد به عبادت كردن. مدتى با او هم‏شكلى كرد تا كم‏كم با او انس گرفت و توانست باب سخن را با او باز كند.

يك وقت اين ملك رو كرد به اين عابد، نگاه كرد به آن دره و آن دشت كه خيلى سبز و خرم بود و سبزه زيادى داشت و

گفت: عجب جاى باصفايى است، چه جاى خوبى است براى عبادت!

عابد جواب داد: بله، چه جاى خوبى است، ولى يك غصه هميشه در دل من هست و از اين غصه خيلى ناراحتم.


گفت: چه غصه‏اى دارى؟

گفت: اى كاش اين خداى ما يك الاغِ سوارى مى ‏داشت، مى ‏فرستاد اينجا، ما برايش مى‏ چرانديم. فرشته فهميد اين، معرفت در كارش نيست.

عمل بى ‏معرفت ارزشى ندارد (لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أحْسَنُ عَمَلًا). آدمى كه خدايى را عبادت مى ‏كند كه درباره آن خدا فرض مى‏ كند كه يك الاغ داشته باشد

(مثل آنهايى كه مى ‏گفتند: خداوند هر شبِ جمعه از آسمان برين به آسمان دنيا پايين مى ‏آيد و از آسمان دنيا روى زمين مى ‏آيد؛ و بوده‏ اند افرادى كه مى ‏رفتند روى پشت بامشان يك مقدار جو مى‏ ريختند كه اگر الاغ خدا روى پشت‏بام آنها آمد بى ‏جو نماند و يك مقدار جو بخورد) چنين آدمى تمام عمر زحمت بكشد و جان بكَند، چه ارزشى و چه اثرى دارد؟

معرفت، ارزش عمل را بالا مى ‏برد

پس يكى از چيزهايى كه ارزش عمل را از نظر كيفيت بالا مى ‏برد معرفت است.

چرا در باب زيارات اينقدر آمده است كه مثلًا «مَن زارَ الْحُسَيْنَ عليه السلام عارِفاً بِحَقِّهِ‏ ...» هر كسى كه امام را زيارت كند به شرط اينكه او را بشناسد چنين و چنان است؟

زيرا اساس شناخت است. اينكه بعضى از اشخاص شبهه مى ‏كنند كه يك قطره اشك براى امام حسين مگر مى‏ تواند اينقدر ارزش داشته باشد،

پاسخ اين است كه گاهى ممكن است انسان آنقدر براى امام حسين بگريد كه اگر اشك همه عمر را جمع كنند يك استخر بشود و هيچ ارزشى هم نداشته باشد. ولى يك انسان ممكن است به اندازه يك بال مگس براى امام حسين اشك بريزد كه ارزشش از آن استخر اشك ديگرى خيلى بيشتر باشد.

--------

احمدی نژاد

یکی دو روز است که برای دیدن اشعار بانوی شاعر شرق واژه سرکار خانم نسرین تهرانی می روم ولی گویا  وبلاگی بنام شرف واژه در آن نشانی نشسته است

بهرحال اگر خانم تهرانی اینجا تشریف آوردند خدمتشان سلام عرض می کنیم و بفرمایند مشکل حل شده است یا نه ؟