عنوان مقاله: جامعه نیازمند عشق ناخودگرایانه است (مصطفی ملکیان در مراسم شب عاشورا) (1 صفحه)
چکیده :
کلمات کلیدی :
اخبار ادیان » شماره 18 (صفحه 39)

‌ ‌‌‌در‌ فـصل دوم از بخش اول شرايطى ترسيم شده كه در آن موعظه‌هاى مجلس‌ را‌ مى‌توان‌ درك نمود.جامعه‌اى كه از درون آن اين مواعظ سربرمى‌آورند اقليت كوچـكى اسـت درون اقـليتى‌ در شهر كثير المذهب و مدرن حيدر آباد.شيعيان حيدرآباد تنها درصد اندكى از‌ جمعين را تشكيل مى‌دهند‌ و در‌ عـين حال،از تأثيرگذارى بالايى برخوردارند. افزون بر اين،آنها از الگويى پيچيده و بسيار ساختارمند از مناسك دينـى برخوردارند كه حتى مناسك گـسترده‌تر جـامعه بزرگتر مسلمانان را نيز دربرمى‌گيرد.جامعه‌اى كه‌ خود شامل مناسك و شعائر خاص شيعى نيز مى‌شود.مهمترين اين مناسك و شعائر همانگونه كه پيش‌تر نيز اشاره شد مجلس است.در مجلس زمانى كه به وعظ اختصاص مى‌يابد و تـقديس و احترامى كه‌ به‌ واعظ گذاشته مى‌شود نشانگر اهميت محورى اينگونه محافل سوگوارى در جامعه است.فصل حاضر افزون بر نشان دادن عملكرد وسيع و مكرر مجلس حيدر آباد،تنوع اين مجالس و تعدد و تنوع وعاظ‌ روضـه‌خوان‌ را نـيز مورد بررسى قرار داده است.دليل تنوع در اجرا و عملكرد اين مجالس آن است كه اين‌گونه گردهماييها در طيف مختلفى از زمان و با حضور كامل جامعۀ شيعى‌ برگزار‌ مى‌گردد. اما برغم اينكه هر واعظ و روضه‌خوانى رويكرد و تأكيد خاصى در پيشـۀ خـود دارد،در خود جامعه بر واعظ و حرفهايى كه مى‌زند نوعى نظارت حكمفرماست.بطور كلى در نظر‌ گرفتن‌ شرايط‌ تاريخى و شرايط كنونى وعظ در‌ مجلس‌ به‌ هنگام خواندن متن يك روضه يا وعظ ضرورى مى‌نمايد.

در بخش دوم كتاب ذيل عـنوان مـواعظ ترجمه يا موعظه(روضه)آورده‌ شده‌ است‌. اين مواعظ در فاصله سالهاى 1997 تا 2000‌ و توسط‌ وعاظ مختلف حيدر آباد ايراد شده است.پس از اولين وعظ كه در توصيف يك مجلس كامل آمده است‌،هر‌ وعظ‌ داراى يك عنوان،مقدمه و شرح(حـاشيه)اسـت.عـنوان بيانگر نام‌ واعظ است و پس از آن مـوضوع وعـظ مـى‌آيد.زمان‌ومكان هر وعظ نيز به همراه پاره‌اى جزئيات تا حد‌ امكان‌ ارائه‌ شده است.اطلاعات بيان شده در مقدمه‌ها از مشاهدات شخصى و مـصاحبه‌ مـؤلف‌ بـا خود وعاظ جمع‌آورى شده است.مؤلف محترم مـتن وعـظ را به چندين پاراگراف تقسيم كرده‌ و در‌ حد‌ امكان از حواشى و شروع اضافى كاسته است.معيار و ملاك اصلى هاوارت در‌ گزنيش‌ اين‌ ده مـوعظه آن بـوده كه اين مـواعظ بايد باهم نمونه‌اى از موعظه معاصر در‌ مجلس‌ حيدر‌ آباد باشند.

بـخش سوم(واپسين بخش)به تحليل مواعظ بخش 2 اختصاص دارد.نحوۀ ارتباط‌ اين‌ مواعظ،زبان اين مواعظ،كاركرد اجتماعى و اعتقادى آنها و...از جـمله مـسائلى اسـت كه‌ نويسنده‌ در‌ اين بخش به آنها پرداخته است.

مصطفى ملكيان در مراسم شـب عـاشورا: جامعه نيازمند‌ عشق‌ ناخودگرايانه است

مصطفى ملكيان-استاد دانشگاه-يكى از افرادى بود كه در مراسم‌ شب‌ عاشورا‌ در حسينيه ارشـاد بـه ايراد سـخنرانى پرداخت.اين مراسم از سوى انجمن‌هاى اسلامى دانشجويان دانشگاه‌هاى‌ شهر‌ تهران و سازمان ادوار تحكيم بـرگزار مـى‌شد عـنوان اين سخنرانى نيز، «خشونت عشق‌»بود‌.وى‌ در آغاز سخنرانى خود گفت:به دو جهت ترجيح دادم كه موضوع اين سـخنرانى را‌ خـشونت‌ عـشق‌ برگزينم اولا به آن دليل كه به گمان بنده شهادت اوج قله‌ خشونت‌ عشق است و علت دوم آنكه در دنياى كنـونى خـشونت عشق جاى خود را به خشونت نفرت‌ داده‌ است و ما به درجات مختلف قـربانيان خـشونت نـفرتيم.وى در ادامه هدف‌ خود‌ از ايراد اين سخنرانى را چنين بيان‌ نمود‌:مى‌خواهم‌ نشان بدهم كه در همه شهيدان نوعى‌ تـجلى‌ خـشونت عشق موج مى‌زند.در باب اينكه در چه زمان‌هايى انسان‌ها بهتر خواهند‌ بود‌ و جوامع نـشاط بـيشترى خـواهند داشت‌ ديدگاه‌هاى‌ متعددى وجود‌ دارد‌ و وجه‌ مشترك همه اين تفكرات اين بود‌ كه‌ چگونه مى‌توان زندگى فردى و جـمعى بـانشاطتر و بهترى داشت.كسانى گمان كرده‌اند كه‌ به‌ صرف دين‌دارى مى‌توان اين‌چنين جـامعه‌اى ايجـاد‌ كرد.گـروهى هم اشاعه‌ مردم‌سالارى‌ را تنها راه سعادت دانسته‌اند‌ و عده‌اى‌ هم وجود يك سازمان اقتصادى جهانى كه به همه جـهان در تـوزيع امـكانات‌ مادى‌ و رفاهى به يك چشم نگاه‌ كند‌ را‌ شيوه‌اى براى دستيابى‌ به‌ جامعۀ بـهتر مـى‌دانستند و البته‌ ديدگاه‌هاى‌ ديگرى هم وجود دارد.

ملكيان افزود:ادعاى من اين است كه يگانه راه براى‌ اينكه‌ فرد و جامعه بـهتر و مـطلوب‌ترى داشته باشيم‌ اين‌ است كه‌ يك‌ نوع‌ عشق ناخودگرايانه و درعين‌حال فعالانه‌ در افراد جـامعه وجـود داشته باشد.اين راه يگاهنه راه و در عين حال دشوارترين راهـ‌ اسـت‌،سـاير مسيرها مى‌تواند شرط لازم باشد‌ اما‌ شرط‌ كافـى‌ نـيستند‌.وى همچنين افزود‌:اين‌ عشق ناخودگرايانه كه بايد در جامعه وجود داشته باشد يعنى اينكه هـمه‌چيز را بـراى خود نخواستن‌ و در‌ اين‌ عشق انـسان بـايستى بيشتر مـعطوف بـه بـيرون‌ از‌ خود‌ باشد‌.فعالانه‌ هم‌ يعنى اينـ‌كه بـراى ارضاى خود حركت نمى‌كند و براى اين‌كه ارضا شود فرد دست به كارهـاى بـيرونى مى‌زند كه همراه با امدادهايى به انـسان‌هاى ديگر است.به‌هرحال اينـ‌ عـشق كه پروردنش در آدمى بسيار دشوار اسـت،البـته فداكارى مى‌طلبد،شكى نيست ه اگر انسان به ساير انسان‌ها به غايت نگاه كنـد و آنـها را وسيله نپندارد اين كمك كردن بيرونى‌ نـيازمند‌ فـداكارى‌هايى اسـت و فرد چاره‌اى جـز اين نـدارد كه تا حد وسيعى از ثـروت،قـردت و جاه و مقام وحيثيت اجتماعى خود صرفنظر كند.ملكيان با برشمردن چند پاراداكس معنوى گفت:مـهمترين‌ اينـ‌ تناقض‌ها پارادكس صلح با شمشير است،انـسان مـعنوى در جايى كه زنـدگى بـه اين نـقطه مى‌رسد كه صلح با شـمشير ممكن است. پارادكس‌ بعدى‌ زندگى با مرگ است،يعنى‌ زندگى‌ از دل مرگ (به تصوير صفحه مـراجعه شـود) بيرون مى‌آيد.وى ديگر پارادكس‌هاى معنوى را فـرزانگى ابـلهان و ضـعف‌هاى قـوت بـرشمرد و سپس گفت:«خـشونت عـشق‌»نيز‌ يكى از همين خشونت‌هاست‌.وى‌ ادامه داد:فرق خشونت نفرت با خشونت عشق در اين است كه خشونت عشق تنها متوجه خـود عـاشق اسـت و نه ديگران.مثلا در زندگى بزرگان دينى وقـتى بـه زنـدگى حـضرت‌ عـلى‌ نـگاه مى‌كنيم مى‌بينيم كه ايشان چقدر نسبت به طبع خود تازيانه مى‌زند و خود را از نمت‌هاى دنيا محروم مى‌كند و اين به آن دليل عشقى است كه ايشان به ديگران دارد‌.به‌ عنوان نمونه‌ ايشان در نامه‌اى كه خـشونت عشق در آن موج مى‌زند،به يكى از اميران خود كه در‌ مجلس عيش‌ونوشى شركت كرده بود مى‌نويسد:اگر مى‌خواستم مى‌توانستم هيچ غذايى‌ نخورم‌ مگر‌ آنكه از گندم باشد و هيچ نوشيدنى نياشامم مگر آنكه از عسل باشد اما نـخوردم چـون احتمال مى‌دهم ‌‌در‌ حجاز كسانى باشند كه گرسنه باشند و سيرى را به ياد ندارند.اين استاد‌ دانشگاه‌ همچنين‌ افزود: خشونت عشق نسبت به خود موجب مى‌شود كه اندك‌اندك انسان با فداكارى و خود را‌ نديدن به جـامعه‌اى بـا نشاط برسد و اين درواقع اجر اين نوع زندگى دشوار‌ همراه با خشونت عشق‌ است‌.گاهى انسان حاضر مى‌شود كه براى بهروزى انسان‌هاى ديگر از كل جسم خود بـگذرد و شـهادت اوج خشونت عشق است.تبديل خـشونت عـشق به خشونت نفرت متأسفانه پديده‌اى رايج است.پيام همه‌ بنيانگذاران اديان اين است كه ما آمده‌ايم كه خود را در خدمت شما بگذاريم نه اينكه شما را در خدمت خويش بگيريم.

ملكيان در پايان سخنرانى خـود گـفت:شهادت به اين‌ مـعنا‌ آرزوى كسـى است كه شهادت را وظيفه خود نمى‌داند بلكه آرزوى كسى است كه احساس مى‌كند ديگر وقت آن است كه به شهادت برسد.اين استاد دانشگاه،در عين حال‌ در‌ مراسم افتتاحيه مجمع عمومى سازمان دانش‌آموختگان ايران اسلامى(ادوار تحكيم وحدت)نـيز سـخنرانى كرد و ملزومات حركت اصلاح‌گرى در لايه‌هاى سياسى و فرهنگى جامعه ايران را مورد بررسى قرار داد. وى‌ يكى‌ از ملزومات اصلاح‌گرى را عمل به قاعده زرين اخلاقى بيان كرد كه در اديان مختلف به شكلى خاص بيان شده است. ملكيان گفت:«براساس اين قاعده،با ديگـران بـايد‌ چنان‌ رفـتار‌ كنى كه خوش دارى ديگران‌ با‌ تو‌ رفتار كنند.با قبول اين اصل،اين نكته مهم مى‌شود كه هركس خود را تافته جـدابافته تلقى نكند و اصلاح‌گر بايد بداند‌ كه‌ همه‌ كندى‌ها،تندى‌ها و درد و رنج‌هاى ديگـران در او نـيز‌ وجـود‌ دارد.»

براى اطلاعات بيشتر مراجع كنيد به:

www.Advarnews.Com www.Roozna.Com