رها کبیری

سلام استاد

...چقدر ایشون زیبا بیان کرده بودند ...راست میگوند بیشتر ازدواجها میشوند طلاقهای ثبت بشده ....و زندگی ها میشوند قرارداد ....این درد پنهان جامعه است که همه لبخند میزنند و میگئویند که ما خوشبختیم در حالی که زندگی بر اساس عشق نیست و بعد با افتحار باد در غبغب مباندازیم که امار طلاق در ایران کمتر از مثلا امریکاست ..اما نمیدانیم این امار ها درست نیست چرا که در مثلا امریکا کسی بخاطر دل پدر و مادر بخاطر حرف مردم ..بخاطر ایمکه فامیل با چه دیدی به او مینگرند زندگی نمیکند .....ایشان درست میگویند ....بدون عشق زندگی برای خودش غذابی است ....

سمانه قانع فرد

آخر نفهمیدیم کدام مورد از نظر شما خوبه!
سپاس

-----------------------------------------

احمدی نژاد

مطالعاتی در این زمینه دارم ولی بیشتر در این بحث به تفکرات وتجربیات شخصی خودم متکی هستم

به بخش پایانی این مقاله دقت کنید نام نشریه وشماره آن در متن موجود است.

البته نمی خواهم مطلب زیر را تایید یا رد کنم فقط می خواهم عرض کنم حتی در جامعه های آماری کوچک هم می توان به نکات جالب وقابل تاملی دست یافت

سیر تحول‌ عشق‌ورزی در زنان و مردان با همدیگر متفاوت است.که این تفاوتها به شرح زیر است:

1-مطابق منحنی 1 مردان در مقایسه با زنان،زندگی زناشویی را با عشق شدیدتری‌ شروع می کنند،اما زنان این عشق را در طول زندگی بیشتر حفظ می‌کنند.

2-مطابق نمودار 2 زنان زندگی زناشویی را با صمیمیت بیشتری شروع می‌کنند و در مرحلهء ازدواج که هنوز فرزندی ندارند در مقایسه با مردان صمیمیت کمتری ابراز می‌دارند و در دورهء فرزندپروری آن‌را بیشتر افزایش می‌دهند.درحالی‌که میزان صمیمیت مردان تقریبا سیر نزولی دارد.این منحنی در زنان شکل‌ U دارد،ولی در مردان به این شکل نیست.

دانش و پژوهش در روانشناسی » شماره 30 (صفحه 17)

3-شوریدگی زنان در مرحلهء نامزدی بالاتر از مردان است،اما از دورهء عقد به بعد در مقایسه با مردان سیر نزولی بیشتری دارد(نمودار 3)شکل این منحنی در هیچ‌یک از زوجین به شکل‌ U نیست.داده‌ها نشان می‌دهد که اگرچه سطح شوریدگی در آغاز ازدواج در مردان بیشتر از زنان است،اما سطح شوریدگی در مراحل بعدی ازدواج در زنان بالاتر از مردان است.

4-زن و مزد عشق را با سطح یکسانی از تعهد شروع می‌کنند(نمودار 4)و در زنان بعد از دوران ازدواج به‌شدت افزایش می‌یابد و در مردان پس از دوران عقد تقریبا ثابت‌ می‌ماند.سطح تعهد زنان نسبت به همسر بعد از ازدواج و تولد فرزند در مقایسه با مردان به‌شدت افزایش می‌یابد.به‌طورکلی می‌توان نتیجه گرفت که عشق‌ورزی در زنان‌ در مقایسه با مردان از ثبات بیشتری برخوردار است.

تبیین دلایل این تغییرات و تحولات پیچیده است و فقط در مقام فرضیه‌پردازی‌ می‌توان گفت در جامعهء ما حفظ زندگی زناشویی برای زنان مهمتر از مردان است و زن‌ سعی دارد با مهارت تمام عشق ایجاد شده را در بعد تعهد،صمیمیت و شوریدگی بالا ببرد.

به‌طورکلی از این یافته‌ها می‌توان نتیجهء احتمالی را گرفت که زنان عشق را بهتر با عقل می‌آمیزند و با احتیاط بیشتری انتخاب می‌کنند و در طول دوران زندگی درصدد هستند که آن‌را حفظ کنند.مردان با عشق شدیدتر شروع می‌کنند،اما به دلیل وابستگی‌های‌ خارج از خانواده از قبیل کار و شغل به مرور سطح آن‌را کاهش می‌دهند.بین عشق‌ورزی‌ در زنان و مردان همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد.یعنی هرقدر احساس عشق‌ورزی‌ در زنان یا مردان افزایش یابد عشق‌ورزی در همسر او افزایش خواهد یافت.هرچند این همبستگی‌ها معنادار است،اما حد اکثر ضریب همبستگی مشاهده شده در ابعاد عشق‌ورزی بین زنان و مردان در بعد صمیمیت است(جدول 3).شاید بتوان توجیه کرد.بنا به‌نظر آنها عشق‌ورزی و صمیمیت یک امر متقابل است.صمیمیت،محبت و دوستی‌ رفتاری است که می‌تواند رفتار عطوفت‌ورزانه را در دیگران خیلی زیاد نیست،شاید علت این‌ امر آن باشد که عشق‌ورزی یک امر صددرصد متقابل بین یک زوج نیست.چنانچه‌ عشق‌ورزی یک امر کاملا متقابل بود شدت ضرایب همبستگی قاعدتا بیشتر از این‌ می‌شد.از سوی دیگر می‌توان استدلال کرد که عشق‌ورزی در هر بعد آن از سوی یک‌

دانش و پژوهش در روانشناسی » شماره 30 (صفحه 18)

زوج موجب عشق‌ورزی از سوی همسر در همان بعد نمی‌شود،بلکه ممکن است‌ موجب رشد در بعد دیگری از عشق‌ورزی گردد،مثلا ابراز شوریدگی در مردان ممکن‌ است موجب رشد احساس صمیمیت و تعهد در زنان شود یا ابراز صمیمیت و تعهد در زنان موجب احساس رشد تعهد در مردان شود.یافته‌های این پژوهش‌ها می‌تواند راهگشای مطالعات جدید دربارهء عشق باشد تا با طرحهای آزمایشی،مداخلات درمانی‌ مناسب را برای تقویت عشق‌ورزی در زندگی زناشویی و کاهش مشکلات آن تدوین کرد.