عشق51
نگارم در زد.. نگارم در زد خداوندا یاری کن.. دلم می لرزد
من این یک دم را به عمری جویم که خواهم با او غم دل گویم
گفته شد که عشق ارادی است ولی بحث در این است که مقدمات آن چگونه است .یعنی این لرزش دل در اولین نگاه ویا اولین آواز ویا چیزهای دیگر آیا این ارادی است یا نه؟
ما در مباحثه طلبگی یک روش پسندیده داریم نخست اشکال را خوب تقریر می کنیم یعنی خودمان را جای کسی می گذاریم که دارد اشکال می کند واستدلال به نفع او می آوریم وسپس اگر دلیل وبرهانی در پاسخ داریم ارائه می دهیم
حال بنده به جای کسانی که معتقدند عشق غیر اردی است اول مسئله را تبیین می کنم
ان قلت
عشق غیر ارادی است
ببینید آدمی چه پیر وچه جوان همیشه از دورانی که خود را شناخته است وبه خویشتن خویش آگاهی پیدا کرده است یک دختر رویایی ویا یک پسر رویایی همیشه در ذهنش بوده است .ممکن است به هر دلیلی آن دختر یا پسر را برای هیچکس ترسیم ویا بازگو نکرده باشد .اما در ضمیر نا خودآگاه او همیشه شعر ها را با می خوانده .هر رمان عاشقانه ای که می خوانده او هم کنارش بوده در سفر واردو ها در زیارت وسیاحت ...
شاید سال ها با خیال اوزندگی کرده است او را خوب می شناسد رنگ چشمانش ،موهایش رنگ صورتش وصدایش ،بلندو بالای او و......
ناگهان در خیابان یا بیابان نشانی از او به چشم یا گوشش می خورد این مسلما لزومی ندارد عین همان خیال همیشگی باشد ولی اگر مقداری هم نزدیک باشد باز این یافتن که مثل خواب و رویا است باعث لرزش دل می شود و این است که می گویند ارادی نیست
حتی ممکن است بداند این نگاه کردن به او گناه باشد ولی باز دست خودش نیست وهر بار که او را می بیند بی اختیار به او نگاه می کند وممکن است توبه کند ولی اگر این اتفاق هزار بار هم بیفتد باز همان گناه را مرتکب می شود
خب اگر عشق ارادی بود چرا باید این اتفاق بیفتد
وانگهی حالا شما هرچه می خواهید دلیل بیاورید ولی ما وجدانا ودر نزد نفس خودمان می فهمیم که این دل است که گاهی ما را هر سوی می کشاند پس عشق غیر ارادی است
قلت
عشق ارادی است
اعمال ما دو نوع است
یک -اعمالی که مربوط به قلب ،نفس و روان و جوانح است
دو- اعمالی که مریوط به اعضا دست وپا وجوارح است
در اعمال اعضا که نخست باید شما تصور و ارزیابی از عمل داشته باشی وبعد نگاه می کنی که خوب است یا بد واگر دیدید خوب است انجام می هید.این ارزیابی ممکن است در کمتر از ثانیه انجام پذیرد
در مورد گناه توضیح دهم حین انجام کار فرد می کند من حیث المجموع این کار برایش خوب است حالا یا لذت می برد و یا حالات دیگر .بله ممکن است پس از ارتکاب عمل از کرده خود پشیمان شود ولی در حین انجام کار حتما قوه شهوانیه یا غضبیه آن شخص قوه عقل را مغلوب کرده است ودر حین انجام گناه فکر و اندیشه فرد در اختیار قوه شهوانیه بوده است
وانگهی این یک فعل ارادی می شود زیرا ما می توانیم جلوی مقدمات را بگیریم پس قادر به انجام ندادن ویا ترک فعل هستیم واین بهترین دلیل است که این عمل ارادی است
شما دو نفر را فرض کنید که در دو محیط متفاوت تربیت شده اند واز نظر پرورش قوای شهوانی وکنترل آن در دو محیط متفاوت رشد کرده اند حال اگر آنها را در مقابل یک کنش واحد قرار دهید مثلا یک صحنه تحریک آمیز واحد را در اختیار هر دو قرار دهید .شما دو واکنش متفاوت را شاهد خواهید بود .یکی بلافاصله دچار شهوت می شود ولی دیگری بلافاصله چشم های خود را می بندد.
این مسله ای است که در زندگی روز مره عارفان بسیار اتفاق افتاده است .اگر این صحنه برای هر کسی اتفاق بیفتد احتمال اینکه به گناه آلوده شود خیلی زیاد است ولی بسیاری از مومنان با تکیه به باور های دینی ویا وجدانی این کار نمی کنند والبته مخصوص دین اسلام هم نیست و حتی می خواهم بگویم مربوط به دین هم نیست زیرا برخی انسان ها انسان های اخلاقمداری هستند
باید توجه داشت باورهای نظری ما در عمل ما موثر هستند .اینکه یک نفر در مقابل یک عمل واکنش ارادی نشان دهد بهترین دلیل بر ارادی بودن آن است
پس باید در ارادی بودن دقت کرد ممکن است کمی بر ما مخفی بوده باشد
حال چگونه عشق که شامل هزاران صحنه وکنش و واکنش است می تواند غیر ارادی باشد
بحث ادامه دارد........