عشق چیز دیگری است
عشق چیز دیگری است!
باید در پس چهرۀ هرکس،حقیقت او را بینی. نیکیها را در هر یک از انسانها بجویی و کمک کنی که آنها نیز آن را در خود ببینند. منظور من از عشق همین است.و این سرورانگیز است،زمانی که آن را دریابی.
(ریچارد باخ)
هرچه از آن تو و برای توست،همانا از عشق لبریز است.خوشبختی همانقدر دوستت میدارد،که تو دوستش میداری.خوشبختی تو را میجوید و پروازکنان به سوی تو میآید، اگر دریابی که آنچه را که دوست میداری، خود«دوست داشتن»است.هرگاه بدانی که مردمان همه جلوه هایی از عشقند،همه چیز تغییر خواهد کرد،اگر بدانیم که مایۀ وجودمان، همان عشق است.
(آما کورتیس هاپکینز)
اگر آن نیکویی والا را که آرزومندش هستید، به سوی زندگانی خود نمیکشانید؛ابراز محبت را آغاز کنید.بگذارید وجودتان کانون نورانی و هستۀ درخشان عشق شود،آنگاه به آن مهر الهی،که چون مغناطیس نیرومندی در درونتان نهفته است،دست خواهید یافت.
(میرولاند)
عشق،از آن رو دردل شما به ودیعه گذاشته نشده تا همانجا بماند.مادامی که عشق را به دیگران نبخشایید،عشق نیست.عشق را که نباید در برون از خود بیابید.محبت را در درون خویش کشف کنید و از طریق اندیشه و کلام و اعمال خویش به بیرون افکنید.
(کاترین پاندر)
اگر من به علت اینکه نمیتوانم روی پای خود بایستم،به کسی بستگی پیدا کنم،آن شخص ممکن است نجاتدهندهء زندگیام باشد،ولی رابطهء من و او،رابطهء عاشقانه نیست.حقیقت آن است که توانایی تنها ماندن،لازمهء توانایی دوست داشتن است.
(اریک فروم)
و زنان،بیشترین قربانیان همیشهءتاریخ بوده اند؛ تنها موجوداتی که اسم اعظم عشق را از برند، زیرا که مادرند.زیبایی از عشق پدید میآید، همانگونه که روز از خورشید.و ما به دست خودمان ابرهای مسموم میسازیم.و به دور از چشم خورشید در سایه بارانهای مسمومش همه چیز را مغشوش میکنیم.
(حسین پناهی)
هرچه بیشتر از عشق سخن بگوییم،در آگاهیمان جایی ژرفتر مییابد.اگر در اندیشیدن به واژه های زیبا اصرار ورزیم و واژه هایی مهرآمیز بر زبان آوریم،یقین بدانید که تجربهء آن عشق عظیم را که به وصف در نمیآید،به عالم درون خود فرا میخوانیم.
(چارلز فیلمور)
استعداد در تنهایی رشد میکند،شخصیت در رود زندگی.استعداد در تنهایی رشد میکند با نیایش،ایمان،مراقبه،بصیرتی زلال از زندگی، امّا شخصیتی تنها هنگامی میتواند رشد کند که آن را به جهان بفرستیم.چون جهان است که عشق ورزیدن را به ما میآموزد.
(گوته)
عشق معمولا ترسی مهیب به همراه دارد. تقریبا هر زنی با یک زن خیالی به دنیا میآید که قصد ربودن محبوب او را دارد.معمولا ننمیتوانیم باور کنیم که مردی که دوستش داریم،عاشق خود ماست.پس،باید این حقیقت را برذهن نیمه هشیار خویش نقش کنیم،که محبوب هستیم.چون در واقع،تنها یگانگی است که وجود دراد.
(فلورانس اسکاول شین)
هر بار که دو عاشق با هم ملاقات میکنند، در حقیقت چهار آوا هستند که سخن میگویند. دو تا از آنها که مریی هستند،رابطه ای متفاوت از دو آوایی دارند که نامریی هستند.شاید «آوای مریی»مشغول بحث خشونت باری در زمینه مسایل عادی باشند،اما ارواح آنها در صلح هستند و آرزو دارند به یکدیگر نزدیکتر شوند.
جبران خلیل جبران
آن که هیچ نمیداند،به چیزی عشق نمی ورزد.آن که از عهده هیچ کاری بر نمی آید، هیچ نمیفهمد.آن که هیچ نمیفهمد، بی ارزش است ولی آن که میفهمد؛بیگمان عشق میورزد،مشاهده میکند،میبیند. هرچه بیشتر دانش آدمی در ذات چیزی باشد، عشق بدان بزرگتر است.هرکسی فکر میکند همه میوه ها در همان وقت میرسند که توت فرنگی،از انگور غافل است.
پار اسلسوس
مردم تشنه عشق اند.فیلمهایی که مردم درباره داستانهای عاشقانه شاد یا غم انگیز می بینند بی شمار است.مردم به صدها آواز مبتذل عاشقانه گوش میدهند،باوجوداین به ندرت کسی این اندیشه را به دل راه میدهد که در عشق نیاز به آموختن نکته هایی دارد.
اریک فروم
عشق نمیتواند خشن یا ناسازگار باشد، نمیتواند رفتار نادرست داشته باشد.شاید با حیاترین آدم جهان باشید و اصلا آماده رویارویی با دیگران نباشید،اما اگر اندکی عشق در قلبتان باشد،همواره درست عمل خواهید کرد.ظرافت،عشق تجلی یافته در چیزهای کوچک است.کسی عشق را در قلب داشته باشد،نمیتواند رفتار زمخت داشته باشد.حال آنکه کسانی که تنها افاده دارند،دستخوش احساسات خویشاند و نمیتوانند عشق بورزند.
پائولو کوئیلو
یک انسان کامل به خوبی میداند که تفاوتها موجب تلاش هستند و تهدیدی برای عشق و صمیمیت محسوب نمیشود،چون دو فرد تصمیم به ایجاد رابطه ای صمیمانه بگیرند،دو دنیای متفاوت را به هم میپیوندند و همین تفاوتها موجب تداوم کمال آنها میگردد.
الهه طباطبایی
عشق الهی در جهان امروز به کاملترین کار خود سرگرم است.عشق الهی هماهنگی و انطباق میبخشد و برکت و نعمت میآورد. عشق الهی همه چیز را پیش بینی میکند و همه موهبتها و ثروتها را به وفور در اختیار این موقعیت میگذارد.عشق الهی هم اکنون پیروز است.
کاترین پاندر
من هرگز نخواستم که از عشق،افسانه ه ای بیافرینم؛من میخواستم که با دوست داشتن زندگی کنم؛کودکانه و ساده و روستایی.من از دوست داشتن،فقط لحظه ها را میخواستم. آن لحظه های که تو را به نام می نامیدم.آن لحظه های که خاکستری گذرای زمین در میان موج جوشان مه،رطوبتی سحرگاهی داشت. لحظه دست باد بر گیسوان تو،لحظه رنگین زنان چای چین.من از دوست داشتن تنها یک لیوان آب خنک در گرمای تابستان میخواستم.
نادر ابراهیمی
---------------------------------------------------------------------------------------------
چندی است در جلسات تحلیل و طراحی پایگاه noormags شرکت می کنم.در جلسه روز پنج شنبه بحث از واژه هایی شد که کاربران با آنها به این پایگاه وارد می شوند.از پایگاه الکسا این واژه ها استخراج شد یکی از آنها -عشق چیز دیگری است-نشان داده شد و دوستان به شوخی وجدی نگاهی به بنده انداختند.امروز در گوگل آن را جستجو کردم ونتایج بالا را از مجله عروس هنر آورد.