کمی خودمان را تحویل بگیریم!
پرسش ها این ها بودند:
- خاستگاه و تاریخچه پایگاه های مذهبی در ایران و قم چیست؟
- تحلیل درباره گرایش ها و محتوای سایت های مذهبی
- چشم انداز و افق پایگاه های مذهبی چگونه رصد می شود؟
- استانداردهای یک پایگاه با گرایش موضوع محوری یا مخاطب محوری چیست؟
خلاصه صبح زود ما شال و کلاه کرده، به صدا و سیمای قم رفتیم. در آنجا بود که خبر دادند به خاطر جابجایی آیتم های برنامه، فقط شش دقیقه وقت به مصاحبه ما داده شده است! حالا شما خودتان فکرش را بکنید، بنده چگونه باید بیست دقیقه مطلب را در شش دقیقه بگنجانم و بگویم! ناچار به گزینش یا انتخاب شدیم و در اندیشه خودم، با یک مدیریت فکری توانستم مطالب را برای شش دقیقه مرتب کنم.
برنامه شروع شد و آقای مجری یک دقیقه سلام و احوالپرسی کرد و بنده هم چون عجله داشتم در عرض ده ثانیه سلام و احوالپرسی کردم! سپس مجری خوب برنامه یک دقیقه مقدمه گفت که هنگامی که ایشان مشغول گفتن مقدمه بود،من مدام توی دلم می گفتم زود تمامش کنید
خلاصه ما بیشتر از چهار دقیقه نتوانستیم حرف بزنیم! بعد که در محل معاونت پژوهش حضور پیدا کردم و ضبط شده ی برنامه را دیدم به قیافه خشمگین خودم در هنگام مصاحبه به همراه دوستان معاونت، کلی خندیدیم!
فکر کنم نیتم اشکال داشت و خدایی نبود و اگر بخاطر خدا بود، بدین گونه نمی شد. آقا کارها باید در مسیر توحید و بخاطر خدا باشد، در این صورت نه ناراحتی خواهد داشت و نه خوشحالی بیش از حد. این هم از کم ظرفیتی ماست که با هر حادثه کوچکی، غمگین و خوشحال می شویم.
در سال 78 از صدا و سیما تماس گرفتند و گفتند برای برنامه صبح، بنده از طرف پایگاه حوزه و آقای سید آقامیری از طرف پایگاه آل البیت برای مصاحبه دعوت شدیم. ما هم بخاطر مبارزه با هوای نفس به هیچکدام از برادرها و خواهرها و فامیل چیزی نگفتیم و فقط عیال محترمه و دختر گلم در جریان بودند. آنها از صبح منتظر بودند که ما را در تلویزیون و در برنامه صبح بخیر ایران ببینند! وقتی ما به صدا و سیما رسیدیم،
پس از طی مراحل ورود، به استودیو که وارد شدیم به جای آقای نظام اسلامی، با چهره آقای شهیدی فر مواجه شدیم که در آن موقع خیلی معروف نبودند! و به ما گفتند که این برنامه برای ایرانیان خارج از کشور است، ما با خود گفتیم ای دل غافل! عیال و دخترمان حالا در قم منتظر ما هستند نگو ما در کشورهای خارج رویت خواهیم شد! برنامه بسیار خوب و پرچالشی بود. آقای شهیدی فر هر سوالی را می خواست مطرح می کرد و الحمد لله در آن موقع پاسخ های مناسبی به ایشان دادیم. و استقبال ایرانیان خارج از کشور نسبت به برنامه بسیار مثبت ارزیابی شد. زیرا یک شیخ و یک سید بزرگوار، درباره اینترنت و مسائل محتوایی آن مطالب جالب و جذابی را مطرح کردند.
چند ماه بعد مرحوم آیت الله جمی -امام جمعه ونماینده ولی فقیه در آبادان-را دید م و گفت احمدی! من برای درمان به انگلستان اعزام شده بودم. در آنجا برنامه مخصوص ایرانیان خارج از کشور را نگاه می کردم، به ناگاه دیدم دو روحانی درباره اینترنت صحبت می کنند! خوب که نگاه کردم دیدم ای وای، این که احمدی خودمان است! تو آنجا چه کار می کردی؟
خدا رحمت کند آقای جمی را. بسیار بزرگوار و بسیار مهربان بود. اگر در کشور ما 20نفر، فقط 20نفر مثل آقای جمی داشتیم، وضعمان خیلی بهتر از اکنون بود. برای شادی روح آیت الله جمی، فاتحه ای بخوانید.
http://www.tabnak.ir/fa/news/214801
جالب است! همین چند دقیقه پیش تماس گرفتند و گفتند برای ادامه بحث های شما، شنبه این هفته 11 دقیقه برنامه در نظر گرفته شده است و بنده ادامه صحبت هایم را انجام بدهم! اما........ همان دوبار برایمان بس است، به دیگر دوستان گفتم زحمت برنامه شنبه را بکشند!
با تشکر از دوستانی که قبول زحمت کردند... معلوم شد خیلی هم نیت مان خراب نبوده است، الحمد لله رب العالمین.